دستهبندی : رمان و داستان

کتاب خروس
نوع جلد : شومیز
جنس کاغذ : بالک
قطع : رقعی
بخشی از کتاب:
وقتی که در زدیم از روی سردر خانه خروس انگار پارس کرد. این دیگر اذان نبود اگر پارس هم نبود. یا شاید اذان همیشه باید این جور باشد، بجنباند. در هر حال ما از جایمان جستیم.
ما صبح از جزیره دیر راه افتادیم. دریای گرم آرام و آبی بود، و کشتزار مرجان ها از زیر پوزه قایق که رد می شد قایق را انگار آویزان نشان می داد هرچند چین آب که از هر دوبر می رفت آن را اول که می لرزاند، بعد مغشوش می نمود، بعد می پوشاند. قایق که سنگین بود آهسته می لغزید، و خط خشکی دورادور انگار مانده بود و هیچ پیش نمی آمد.