دستهبندی : کتاب دست دوم

با باد میخوانم
در مورد دختری است که در کودکی در یک سانحه مادر خود را از دست میدهد، پدرش بعد ازین اتفاق او و برادر کوچکش را به دایی شان میسپارد و دیگری سراغی از آنها نمیگیرد سالها میگذرد و از انجا که زن دائی اش ذاتا انسان خوب طینتی نبود او را به اجبار به عقد یک روانی در می اورد







