بیا روز قیامت شنا کنیم

بیا روز قیامت شنا کنیم نوشته ناتالی سی اندرسون ترجمه علی اصغر تقوی انتشارات فراهنر چاپ اول ۱۳۹۹ جلد شومیز کاغذ بالک تعداد صفحه ۴۲۴ 

:شناورم، شناور، شناور. چشم هام رو که باز کردم یه لحظه سوختن و بعد دیگه هیچ.نگاهی به اطراف انداختم. زیر تنم، بستر سفید و سخت اقیانوس بود. بالای سرم، خورشید که روی سطح آب به میلیون ها تکه درخشان تقسیم شده بود.اگه همون طور آروم می موندم می تونستم نفسم رو حدود دو دقیقه نگه دارم. یه سنگ از ساحل با خودم آورده بودم که وزنش عالی بود. یه جورایی لنگر من بود و من باهاش بی حرکت مونده بودم.